به گزارش مشرق، نه چهره و نه نوع پوشششان تداعیکننده فلسفه حجاب نیست. زنان جوان و خوشچهرهای که مدلند و در فضای مجازی فعالیت دارند اما آنچه تبلیغ میکنند کالای حجاب است. البته نه برای یک حجاب معمولی و رعایت حدود الهی؛ آنها برای کمپانیهایی کار میکنند که نوع خاصی از حجاب را ترویج میکنند. استایل حرفهای یا به عبارت دقیقتر حجاب فشن برای بانوان محجبه! اما این استایل حرفهای شامل چه چیزهایی میشود؟ چادرهای پرزرق و برقی که بیشتر از مانتوهای کوتاه جلب توجه میکنند. ساق دستهای کارشده، روسریهای خاص و رنگارنگ و نکات ریزی همچون گیره روسری یا کش چادر! تا این جای کار هم اگرچه با فلسفه حجاب در پوشش و دوری از تبرج همخوانی ندارد اما قابل پذیرشتر است.
جالبتر از همه زمانی است که حجاباستایلها حتی برای پوشش زیر چادر هم برنامه دارند. شومیز و دامن و شلوارهای رنگارنگ و زنان جوان مدلی که یک بار با چادرهای کاملاً پوشیده جلوی دوربین میروند به یک باره با شومیز و شلوار در برابر دوربین رژه میروند! پوششی که حتی خانمهای کمحجاب هم با آن در جامعه ظاهر نمیشوند اما در شبکههای اجتماعی که محل حضور همگان است مدل حجاباستایلی که مدعی کار در حوزه ترویج عفاف و حجاب است با چنین پوششی ظاهر میشود تا به هر گونه تردیدی درباره نگاه تجاری به حجاب و زن پایان دهد و زن را ابزاری برای دستیابی به اهداف تجاری و اقتصادی خود نماید.
به سراغ اسدالله سلیمانی مدیرعامل انجمن تولیدکنندگان محصولات حجاب و عفاف رفتهایم و با وی درباره فعالیت حجاباستایلها به گفتوگو نشستهایم.
همانطور که مستحضر هستید فضای مجازی و شبکههای اجتماعی محل جولان تبلیغات ضدحجاب هستند. در این بین اما هستند تولیدکنندگانی که آن پوششی که از حجاب انتظار داریم را تبلیغ و ترویج نمیکنند و زنان جوان در نقش مدل با چهرههای آرایش کرده، مدلهایی از پوشش و حتی چادر را تبلیغ میکنند که به سمت تجملگرایی و تبرج رفته و از فلسفه حجاب دور است. شما به عنوان کسی که در حوزه تولید کالای حجاب فعالیت دارد فکر میکنید ما تا کجا مجاز هستیم استایل حجاب را به سمت مدهای تجملاتی هدایت کنیم و محصولات حجاب وقتی به سمت مد و فشن میروند از هدف اصلی حجاب و عفاف خارج نمیشوند؟
در بحث حجاباستایلها من به عنوان یک تولیدکننده محصولات حجاب میتوانم عرض کنم که خداوند در قرآن تعریف حجاب را داشته است و در سوره احزاب میتوانیم تعریف و حدود حجاب را بررسی کنیم. در یک کلام حجاب یعنی پوشیدگی، حجاب یعنی ایجاد جاذبه نکردن و پوشیدگی کامل به استثنای دست و صورت. وقتی ما این حجاب را هزار مدل تزئین میکنیم و نگین و گل میزنیم و نامش را حجاب میگذاریم این اصلاً حجاب نیست. حجاباستایلها یا به قول خودشان حجابهای لاکچری در دو گروه دستهبندی میشود. یک دسته افرادی که ناآگاهانه و برای گذران امورشان مانتوهای کوتاه و جلوباز تولید میکنند و یک گروهی که چادر تولید میکنند ولی انگیزه دینی و انقلابی ندارند اما گروه دوم دانسته این کار را میکنند و محصولات اینچنینی تولید میکنند.
از نگاه شما به عنوان یک تولیدکننده محصولات حجاب، آیا پوششهایی که حجاباستایلها تحت عنوان چادر و پوشش اسلامی تبلیغ میکنند، رواج نوعی از تبرج و بدحجابی در بین قشر محجبه ما نیست؟
به نظر من ضربهای که حجاب استایلها به حجاب و اعتقادات مردم میزنند از کارهایی که امثال مسیح علینژاد انجام میدهند بدتر است. زیرا مردم افراد معاند با حجاب را میشناسند و تکلیفشان روشن است اما وقتی یک خانم چادری قداست و حرمت چادر را میشکند و از بین میبرد و تحت عنوان حجاب استایل عادیانگاری میکند و من به عنوان یک مسلمان اعتقادم بر این است که ما باید فرهنگسازیمان به گونهای باشد که وقتی خانمی میخواهد حجاب انتخاب کند شبیه طلبهای باشد که وقتی به یک سطحی رسید ملبس به لباس روحانیت میشود، این خانم یا دختر خانم هم وقتی حجاب چادر را به عنوان حجاب برتر انتخاب میکند خودش متوجه حرمت و جایگاه این پوشش باشد. اگر کسی قلباً به حجاب اعتقاد داشته باشد حتی اگر این چادرها را مجانی هم در اختیارش قرار دهند استفاده نمیکند. بنابراین به عنوان یک تولیدکننده محصولات حجاب، حجاباستایلها و مدل پوششهایی را که آنها ترویج میدهند از مانتوهای کوتاه و جلوباز و بدترین نوع پوشش مخربتر میدانم. تخریبی که حجاباستایلها برای پوشش و حجاب داشتهاند بسیار بیشتر از کالاهای مبتذل است. من به شخصه به عنوان مسئول انجمن تولیدکنندگان محصولات حجاب اصلاً این نوع حجاب را قبول ندارم.
آیا اصلاً لاکچری بودن با حجاب سنخیت دارد و یا ادعای جذب به حجاب توجیه خوبی برای تولید کالاهای اینچنینی و تبلیغ استایلهایی از این جنس است؟
این قبیل تولیدکنندگان اسم کارشان را هم حجاب لاکچری میگذارند و مدعیاند با این کار جوانان را جذب میکنند. در حالی که ما حجاب لاکچری نداریم و حجاب یعنی پوششی که مصداق تبرج باشد. اما استفاده از هزار رنگ برای این حجاب آنهم با استفاده از مدلهای آرایش کرده و خاص اثر بسیار مخربی بر مفهوم حجاب در جامعه دارد. به نظر من تولیدکنندگان مانتوهای کوتاه و جلوباز و لباسهای مبتذل نسبت به تولیدکنندگان حجاب لاکچری برتری دارند چون آنها ادعایی ندارند اما این افراد به نام حجاب کار میکنند و حتی ممکن است تحت عنوان کار فرهنگی و کار حجاب به دنبال دریافت امتیازاتی هم باشند. من به شدت مخالف فعالیت این حجاباستایلها هستم و ضربهای که آنها به حجاب میزنند بیشتر از کسانی است که به حجاب اعتقادی ندارند و یا به این مسئله آگاهند و یا آگاه نیستند. ناآگاهان را باید آگاه کرد و جلوی افرادی که آگاهانه در این مسیر قدم برمیدارند را گرفت.
برخی تولیدکنندگان حوزه حجاب و عفاف مانند خود شما در کنار کار اقتصادی و تجاری بحثهای فرهنگی را هم دنبال میکنند و شما نذر حجاب را برای تولید و توزیع چادر با قیمت مناسبتر پیگیر بودید و هستید. با عنایت به اینکه حوزه عفاف و حجاب یک کار صرفاً اقتصادی نیست، در کنار کار اقتصادی سهم مسائل فرهنگی و فرهنگسازی چقدر باید باشد؟
تولید کردن چادر هم یک کار تجاری است و این یک واقعیت است اما این کار تجاری باید بر اساس معیارها و چارچوبهایی تعیین شده باشد چراکه تولیدکننده هم مسئولیت شرعی دارد و به نظر من تولیدکنندگانی که کالاهای مبتذل برای حجاب تولید میکنند مسئولند و باید پاسخگو باشند. در حوزه نذر حجاب هم ما چون احساس کردیم به مسئله حجاب اهمیت داده نمیشود و در حالی که برای دهها قلم کالایی که در داخل تولید میشود ارز دولتی داده میشود اما به کالای حجاب و چادر ارز دولتی داده نمیشود، گروهی از تولیدکنندکان حجاب سود بازرگانی دو مدل از محصولاتمان را حذف کردیم. دو مدل چادری که به چادرهای معمولی شباهت زیادی دارد و این دو مدل چادر دانشجویی و قواره ندوخته را عرضه مستقیم داشتیم که این کار هنوز هم ادامه دارد. ما چند سال پیش برای تبلیغ این کار به صدا و سیما مراجعه کردیم اما از ما پول زیادی بابت تبلیغ کار خواستند. متأسفانه وقتی کار خوبی هم انجام میشود دستگاههای فرهنگی از این کار حمایت نمیکنند و ما هیچ حمایت رسانهای، مالیاتی و بیمهای نداشتهایم. در چنین شرایطی بدیهی است انتظار رونق و ترقی حجاب به ثمر نمیرسد. همچنین در حوزه کار فرهنگی برای حجاب هم پای ما میلنگد. به طور مثال چادر سر کردن متهمان در دادگاهها یا حضور زنانی با چادر در سر چهارراهها برای تکدیگری جلوه بصری و پیام فرهنگی خوبی برای حجاب ندارد. در حالی که میشود این افراد را جمع کرد تا با این رفتارها پیش چشم مردم حجاب را خوار نکنند.
پس شما همچنان در حوزه نذر حجاب فعال هستید؟
نذر حجاب همچنان ادامه دارد و در نمایشگاه قرآن هم فعال خواهیم بود اما بضاعت ما هم کم است و نیاز داریم تا دولت و دستگاههای دغدغهمند پای کار بیایند.
بحث گرانی چادر هم یکی از موضوعات قدیمی حوزه اقتصادی حجاب و عفاف است. در حالی که با قیمتی بسیار پایین میتوان یک مانتوی کوتاه و جلوباز تهیه کرد و حتی فروشندگان مترو و یا دستفروشان کنار خیابان هم به راحتی انواع و اقسام این مانتوها را میفروشند اما چادر خریدن هم خیلی در دسترس نیست و از سوی دیگر نمیتوان با قیمت مناسب چادر خرید. از نگاه شما به عنوان یکی از افراد باسابقه این حوزه گره کار کجاست و باید چه کرد؟
در ایران به خاطر گرانی چادر و ملزومات حجاب کشف حجاب نرم در حال اتفاق افتادن است. بر اثر بالا رفتن قیمت دلار، قیمت چادر هفت، هشت برابر شد و خیلی از خانوادهها بضاعت تهیه چادر را نداشتند و من این را به چشم دیدم و به همین راحتی ما ریزش کردیم و خیلی از خانمها و دختران ما به سمت مانتو رفتند. در همین راستا هم ما به عنوان یک انجمن مردمنهاد طرح نذر حجاب را راه انداختیم. ما انتظار داریم در مجموعهای که با 250 تولیدکننده ملزومات حجاب راه انداختیم حمایت شویم اما متأسفانه اینگونه نبود. اگر مسئولی درک کند که امروز حجاب لباس سرباز فرهنگی ما در این شرایط است و ما بارها شنیدهایم که تا زمانی که این حجاب و چادرها هست ما نمیتوانیم به ایران نفوذ کنیم. حجاب باید به کالای فرهنگی تبدیل شود. ما با 60، 70 میلیون دلار واردات چادر کل ایران را پوشش میدهیم در حالی که چند سال پیش 300 میلیون دلار موز وارد شد و ما با این پول میتوانستیم برای چهار سال چادر مورد نیاز کشور را تأمین کنیم. چادر نماد بانوی ایرانی است و باید به کالای فرهنگی تبدیل شود. اما وقتی من به کمیسیون فرهنگی مجلس میروم از من میخواهند طرح بنویسم. آیا من تولیدکننده میتوانم طرح بنویسم؟ این کار کمیسیون فرهنگی مجلس یا دیگر دستگاههای فرهنگی است نه من تولیدکننده! درمان ماجرای گرانی چادر این است که چادر به کالای فرهنگی تبدیل شود و مالیات، بیمه و مسائلی که روی بحث چادر سربار شده برداشته شود و واردات آن با ارز دولتی صورت گیرد.
راهکار شما برای سر و سامان دادن به این حوزه چیست؟
ما اگر از هجمه غرب در حوزه پوشاک نگرانیم باید ایجاد مزیت کنیم. نباید تولیدکنندگان حوزه کالای حجاب را کاسب بدانند و باید به آنها کمک کنند. وقتی برای تولید کالای حجاب مزیت ایجاد شود تولیدکننده مانتوهای کوتاه هم به سمت تولید چادر و مانتوهای پوشیده میرود. ما نیاز به یک ستاد عفاف و حجاب داریم که در این ستاد افراد مختلف از وزارت صمت، ریاست جمهوری، مجلس و نهادهای مختلف حضور داشته باشند و با احصای چالشهای این حوزه بتوانیم خروجی مناسب داشته باشیم. من یک تولیدکننده محصولات حجاب هستم و ما حلقه آخر زنجیره حجاب هستیم و جایی که یک بانوی محجبه میخواهد حجاب را انتخاب کند ما وظیفه داریم و این وظیفه را مطالبه میکنیم و معتقدیم یک بانوی محجبه و بانویی که حجاب را به عنوان یک قانون و یک عرف رعایت میکند با خانمی که این قانون را رعایت نمیکند و برای خودش، خانوادهاش و جامعه هزینه ایجاد میکند برابر نیست. اما ما به عنوان تولیدکنندگان و مسئولان حجاب باید در دسترسی بانوان محجبه به فروشگاههای در شأن و در منزلت این بانوان تسهیلگری کنیم. در حالی که برای اغلب کالاها مرکز خرید مشخص وجود دارد اما در کشور ما مرکزی برای تهیه صفر تا صد ملزومات حجاب وجود ندارد. یا در کشور ما دهها اتحادیه پوشاک وجود دارد اما اتحادیه ملزومات حجاب نداریم و اینها مسائل زیرساختی است و حتی اگر مسئولان فرهنگی ما کارشان را به درستی انجام میدادند و به حلقه آخر یعنی تولیدکننده میرسید باز هم ما در این حوزه لنگ میزدیم. یا در کشور اسلامی ما برای حجاب مواد اولیه باکیفیت که دارای باکتری نباشد، الکتریسیته تولید نکند، سنگین نباشد و در عین حال زیبایی داشته باشد به دلیل گرانی به کشور وارد نمیشود چون یارانهای به آن تعلق نمیگیرد. برای واردات کالاهای استراتژیک ارز تعلق میگیرد اما از نظر مسئولان ما کالای حجاب و چادر کالای استراتژیک نیست زیرا به این درک نرسیدهاند که وقتی ما یک حلقهای را از کودکی تا دانشگاه ساماندهی و فرهنگسازی میکنیم و 26 نهاد و سازمان برای ترویج فرهنگ حجاب بودجه میگیرند وقتی به اینجا میرسد فراموش میکنند که باید بودجه باشد، مواد اولیه ارزان و قیمت مناسب باشد.
منبع: جوان